وقتی تامین نیازهای اولیه خانواده سر برمی‌آورد، پدر و مادر نیازهای اول خویش را فراموش می‌کنند. مازلو می‌گفت نیاز اول یا فیزیولوژیک که گرسنگی و دوری از سرما از جمله آنهاست وقتی سر برمی‌آورد دیگر تامین نیازهای دوم یعنی امنیت و نیازهای بالاتر مانند تعلق، احترام،زیبایی،پرستش و خودشکوفایی محلی از اعراب ندارند. آری راست می‌گفت در درون تمام افراد عادی ترتیب نیازها چنین است. اما وقتی به کولبران تنگدست و بیکار می‌رسیم دیگر مازلو هم مبهوت می‌شود چرا که آنان نیازهای اول خود را در پای رفع ناقص نیازهای اول خانواده‌ی مضطرب و منتظرشان فراموش می‌کنند. بله کولبران می‌دانند روبه خطر و عدم امنیت گام برمی‌دارند، می‌دانند درآمدشان، کمتر از بخور نمیر است. حتی می‌دانند که ممکن است نخورند و بمیرند . آنان این راه را به امید ماندنِ حداقل هفته‌ای دوسه شب در منزل و کنار خانواده انتخاب کرده اند. نمی‌توانند از خانواده دل بکنند و به مهاجرت‌های کارگری چندماه که درآمدش چندان فرقی نمی‌کند، بروند. به هرحال خطرات مختلف در کمین است از تخلفِ از قانون گرفته تا خطر راهزن و حوادث طبیعی و هشدار ایست و مصادره و زندان و گاهی صدای گلوله و نشستن خانواده به عزایشان. اینان فرزندان این خاک و بومند و بدبختانه شغل کاذب و نازکشان چنین است. ما شغل‌هایی بهتر و دل‌هایی آرامتر برای آنان آرزومندیم و رونق داخلی را بر واردات خارجی ترجیح می دهیم اما بی اعتنا به آرزوی ما این‌بار برف کفن سفید را بر قامت زنده و خسته و گرسنه آنان می‌دوزد و زنده به گورشان می‌کند تا دل‌های پرآشوب خانواده‌هایشان ،همزمان با نفس‌های به شماره افتاده‌ کولبران به خفگی بگراید. ما هم نگران و بی‌چاره در این حادثه چشم به راه خبرهایی خوب نشستیم بلکه شادی خانواده‌هایشان مرهمی برگرسنگیِ پابرجا و فراموش شده‌اشان باشد تا ماهم کمی آسوده خاطر شویم. خبرِخوب رسید و مردم غیور و مهربان سردشت در اوج غم و ناچاری ،چاره ساختند و شادی آفریدند. نجات ۱۱ نفر از۱۵ نفر کولبر مدفون در بهمنِ کوهستان و سرما و شرایط فوری و فوتی بسیار نتیجه‌ای خوب است که حاصل بسیج سنجیده‌ی خاص و عام در همراهی و مشارکت با یگان‌های امداد و نجات رخ داده. این هماهنگی و آداب‌دانی در مهربانی و یاری‌رسانی، یک شادی و نجات ۱۱کولبر زنده بگور شادی دیگری است‌. از این بابت خدا را شاکریم و به مردم و تلاش گران مهرورزی و نجات تبریک می‌گوییم. ازسویی دیگر هم غم از دست دادن چهار کولبر جوانمرگ و رنج خانواده‌هایشان نفس را می‌برد و زبان را الکن به تسلیت گویی می‌گشاید. بدینوسیله به تمام خانواده‌های داغدار و مردم عزیز سردشت و بیوران تسلیت عرض می نمایم. من امیدوارم با چاره اندیشی نمایندگان مجلس و تلاش برای ایجاد شغل و کارآفرینی از سوی ثروتمندان و کارآفرینان ایران و منطقه ، راه تکرار بر خطرات کولبری را با راه‌هایی بهتر ببندیم و شاهد اضطراب و داغدار شدن خانواده‌ها با موضوع کولبری نباشیم. نکته آخر: ثروتمندان بیش از خودشان، کارگران و کارکنان و خانواده هایشان برسفره‌ی ثروت آنها ارتزاق و آرامش می‌یابند. پس قدر ثروت و سرمایه‌گذاری آنها را بدانیم و آنانان نیز به شکرانه نعمت در کارآفرینی و ایجاد آرامش و برکت در بین نیازمند ملت خود همتی بلند داشته باشند. با احترام فراوان محی‌الدین محمدخانی